جدول جو
جدول جو

معنی بهار کردن - جستجوی لغت در جدول جو

بهار کردن
شکفته شدن گل و شکوفه
تصویری از بهار کردن
تصویر بهار کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از باهر کردن
تصویر باهر کردن
ظاهر کردن، آشکار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آهار کردن
تصویر آهار کردن
آهار زدن آهار کردن آهار مالیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهار کردن
تصویر مهار کردن
مطیع کردن منقاد ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نهار کردن
تصویر نهار کردن
گرسنه ماندن گرسنگی کشیدن: (... کار بدرجه ای بکشید که نیز هیچ نخورد و روزها برآمد و نهار کرد و اطباء در معالجت او عاجز آمدند)، ناشتا شکستن: (گر همچو صبح صاف بود اشتهای تو با قرص آفتاب توانی نهار کرد) (مخلص کاشی آنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخار کردن
تصویر بخار کردن
Fume, Steam
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مهار کردن
تصویر مهار کردن
Harness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
дымить , парить
دیکشنری فارسی به روسی
диміти , випускати пару
دیکشنری فارسی به اوکراینی
використовувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
fumer, émettre de la vapeur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
ควันออก , พ่นไอน้ำ
دیکشنری فارسی به تایلندی
mengeluarkan asap, menguapkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
عالٍ , ارتفع
دیکشنری فارسی به عربی
भाप बनाना
دیکشنری فارسی به هندی
לעשן , לשחרר אדים
دیکشنری فارسی به عبری